معما،داستان،کلیّات , حبّ سکینه و رقَیّه س ,
70 بازدید

بنام خدا
یه مطلب از سخنرانی های آقای ناصری مفهومش.
زمانی که میخواستن حضرت ابراهیم رو تو آتیش بندازن حاکم اون زمان دستور داد اجباری از همه جا هیزم بفرسن که دست همه تو این گناه آلوده باشه و بعدی کسی نگه ما نکردیم.
اما مردم اون زمان اصفهان با وجود دردسری که داشت ، تو این امر شرکت نکردن یعنی هیزم نفرستادن.
حضرت ابراهیم هم برای مردم این دیار دعا کردن. و از اون زمان به بعد در اصفهان نه سیل اومده نه زلزله.
پایان
انشالا که بعد از اینم همینطور باشه
البته چندتا سوال اینجا پیش میاد که جواب داره و چون مهم نیستن بهش پرداخته نمیشه
تصویر پست از حوزه نیوز.
به امید سلامتی عالم بزرگوار آقای ناصری عزیز
صلوات
.
معما،داستان،کلیّات , حبّ سکینه و رقَیّه س ,
51 بازدید

یا صاحب الزمان عج
پایان جنگ ها
تمام آرامش
تمام شکوفایی ها
تمام نعمت ها
تمام استحقاق ها
و ...
بیا
معما،داستان،کلیّات , حبّ سکینه و رقَیّه س ,
62 بازدید
معما،داستان،کلیّات , حبّ سکینه و رقَیّه س ,
222 بازدید
معما،داستان،کلیّات , حبّ سکینه و رقَیّه س ,
146 بازدید

حلول ماه شهادت حضرت امیرالمومنین علی ع مبارک
همیشه ، من یعنی تو
معما،داستان،کلیّات , حبّ سکینه و رقَیّه س ,
203 بازدید