
به نام خدا.
این شعر درباره مقایسه زیبایی حضرت یوسف ع و یوسف زهرا یعنی حضرت مهدی عج هستش اما قبل از شعر توضیحات رو لطفا بخونید
قبلش اینکه هشتم ذی الحجه سالروز حرکت امام حسین ع و یارانشون به سمت کربلاست.چه خوبه آدم یه عزم سفر بکنه بسمت نقطه کمال و کامل شدن.
-تاریخ پیامکی-
اینکه در روایت اومده که از حضرت محمد ص پرسیده شد شما زیباترید یا یوسف ع . و گفتند یوسف اما من نمکی ترم.
سفینة البحارجلد۲
جای خود اما بیشتر بنظر میرسه حضرت مصطفی ص شکسته نفسی کردند. (و خیلی جاها آدم تواضع میکنه و تواضعا یه حرفی رو میزنه اما هیچکس متوجه نمیشه ، احتمالا شما هم تجربه کردین . اگرم نکردیم تو اثار اهل بیت این حالت زیاده ) با دلیل خدمتتون عرض میشه نه که احساسی.
بالا ترین چیزیکه دراین زمینه درباره حضرت یوسف گفته شده اینکه یبار تو یه مجلسی چند تا زن که حضوری دیده بودنشون دسشونو میبرند.که سنشونم گفته نشده. و زلیخام اساسی تو نخش بوده .همین والسلام.
اماحالا حضرت ختمی مرتبت ص
بخاطروجود حضرت ص در وجود پدرشون عبدالله مقدار کمی از زیباییشون به پدرشون سرایت کرده بود و نور ایشون ص در چهره پدرشون پدیدار بود.
تاریخ نقل کرده شبی که خبر ازدواج حضرت عبدالله پخش شد،
200 تا دختر دم بخت دق کردند و مردند و شهیده شدند
از عشق به عبدالله(منتهی الآمال بخش زندگانی حضرت محمد ص)
خیلی که بخوایم از یوسف ع رو بالا ببریم یکی براش مرده.میشه 200 برابر
تازه .با کسیکه کمی از زیبایی حضرت ص رو داشته یعنی پدرشون
حالا ببین خود حضرت محمد ص چی بوده از نظر زیبایی.اصلا خیلی فاصلست.
حالا حدیث داریم از حضرت محمد ص درباره حضرت مهدی عج :
پیامبر : اشبه الناس بی, خلق و خلقا
(امام مهدی عج) شبیه ترین مردم به من است.چه از نظر خلقت و چه از نظر خلق و خو
(پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم نیز فرموده اند: « الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی أَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقا
بحارالانوار، ج36، ص309)
حالا همه 14 معصوم ع و امام زاده ها کار درست بودند و زیبا (من جمله حضرت علی ع بعضی ها بر این باورند حضرت علی کوتاه و چاق و سبزه بودن اصلا اینطور نبوده شبهه رو سرچ کنید متوجه میشید ) اما اینکه اشرف مخلوقات ص در قالب چنین حدیثی محکم و مطلق بیان خلقت و خلق ایشونو بکنند یعنی بعد من ص مهدی عج.
بالاتر از قمر بنی هاشم
بالاتر از علی اکبر
بالاتر از امام حسن ع که در روایت هست
بعضی وقتا که دم در خونه میشستن.مردمی که رد میشدن بی اختیار وای میسادن و دوست داشتن چهره ی حضرت مجتبی ع رو نگاه کنند.جوری که راه بند میومد.(منبع این داستان یکی از کتاب های کتابخانه سی دی معراج المنابر بود که اون کتابخانه هم از شیعه بوک بود)
حالا یه چیز احساسی هم بگیم که بنظر حقیر بین خاتم الانبیا ص و خاتم الاوصیا عج , آخرین یه کوچولو قشنگتره. چون بالاخره آخرین اثره مثه یه مادر که ته تاغاریشو یه جور دیگه میخواد و چیز خوباشو میذاره براش حضرت عج هم ته تغاریه خداست.
حالا این شعر خطاب به حضرت یوسفه:
تراب هم یعنی خاک...
ای که زیبا هستی و شهری خراب از عشق تو
از ترابش عج قطره ای در خاک تو انکار نیست
هاجر :